معنی از ریشه کندن، جای چیزی را گرفتن، جابجا شدن، جابجا , کردن، تعویض کردن, معنی از ریشه کندن، جای چیزی را گرفتن، جابجا شدن، جابجا پ کردن، تعویض کردن, معنی اx cdai ljbj، [اd ]dxd cا ;ctتj، [اf[ا abj، [اf[ا , lcbj، تumdq lcbj, معنی اصطلاح از ریشه کندن، جای چیزی را گرفتن، جابجا شدن، جابجا , کردن، تعویض کردن, معادل از ریشه کندن، جای چیزی را گرفتن، جابجا شدن، جابجا , کردن، تعویض کردن, از ریشه کندن، جای چیزی را گرفتن، جابجا شدن، جابجا , کردن، تعویض کردن چی میشه؟, از ریشه کندن، جای چیزی را گرفتن، جابجا شدن، جابجا , کردن، تعویض کردن یعنی چی؟, از ریشه کندن، جای چیزی را گرفتن، جابجا شدن، جابجا , کردن، تعویض کردن synonym, از ریشه کندن، جای چیزی را گرفتن، جابجا شدن، جابجا , کردن، تعویض کردن definition,